ღ♥ღ♥♥عاشقانه♥♥ღ♥ღ♥

چِـــ دِلیـــ دارَد مَتَرسَکـــ..!! با اینـــ کِـــ میـــ دانَد کَسیـــ او را دَر آغوشـــ نمیـــ گیرَد، چِگونِـــ دَستـــ ـــهایَشـــ را باز میـــ کُنَـــد...!!

نمی دانم چشمانت

با من  چه می کند

وقتی که نگاهم می کنی

چنان دلم از شیطنت نگاهت می لرزد

که حس می کنم چقدر زیباست

فدا شدن برای چشمهایی که

تمام دنیاست..

نوشته شده در یک شنبه 27 اسفند 1391برچسب:,ساعت 22:35 توسط سارینا| |

تَنهـــآیۓ ×یَعنی

یه وَقتهـــــآیۓ هَست میبیـــنی فَقط خودتۓ و خودِت!

رَفیــــق دآری…

هَمــــــــدرد نداری!

خــــآنواده دآری…(!)

حِمـــ×ـــــآیَت ندآری!

عِشــــق دآری…

تکیـــــــــه گـــآه نداری!

×مِثل هَمیــــشه…×.

هَمـــــه چــــــۓ داری…

و هیـــــچۓ نَداری!

×××

 

 

نوشته شده در یک شنبه 27 اسفند 1391برچسب:,ساعت 9:56 توسط سارینا| |

این چند روز یه حس خیلی خوبی دارم اخه عشقم کارش

تموم شده ومیتونه بیاد پیشم.

و این واسه من خیلی خوشحال کننده است.

اینقدر خوشحالم که نمیدونم وقتی دیدمش چطوری

بتونم ذوقمو کنترل کنم.

البته هنوز یه هفته ای مونده که ما به هم برسیم.

اخه شانس که ندارم فاصله هامون از هم زیاده منظورم فاصله

از نظر مکان بوداااااااااااا وگرنه دلامون که همیشه پیش همه.

خلاصه اینو پستو واسه دل خودم نوشتم تا یه ذره راحت تر بشم.


و جمله اخرم:

خعلی دوووووست داااااارم عشقم.

 

نوشته شده در شنبه 26 اسفند 1391برچسب:,ساعت 20:12 توسط سارینا| |

 

 

دلم بهانه ات را می گیرد

 

چقدر امروز حس می کنم نبودنت را!!!

 

صدایت در گوشم می پیچد و من بی اختبار می گویم:

 

جانم ؟؟

 

مرا صدا کردی؟!!!

 

 

نوشته شده در جمعه 25 اسفند 1391برچسب:,ساعت 21:28 توسط سارینا| |

 

امشب در خلوت تنهایی ام آهسته بی تو گریستم

کاش صدای هق هق گریه ام را باد به تو می رساند…

تا بدانی که بی تو چه می کشم

کاش قاصدک به تو  می گفت که در غیاب تو

رودی از اشک به راه انداخته ام….

و کاش پرنده ی سوخته بال عاشق از جانب من


به تو این پیغام را می رساند که:


امید و آرزوهایم بی تو آهسته آهسته


در حال فرو ریختن است

..

 

 

 

 

 

 

نوشته شده در شنبه 19 اسفند 1391برچسب:,ساعت 10:37 توسط سارینا| |

دهنم پر از حرفه

ولي....

از قديم گفتن :

با دهن پر نبايد حرف زد!!!

 

نوشته شده در شنبه 19 اسفند 1391برچسب:,ساعت 10:33 توسط سارینا| |

بــآ مـَـלּ ازبـودלּ بـگـــو

گـوشـَـم را کــَـر کـرده

هـَـیـآهـوے نــَـبودنـَـت !
 
 

نوشته شده در سه شنبه 15 اسفند 1391برچسب:,ساعت 21:33 توسط سارینا| |

 

 

آرام تر بگو دوستت دارم هایت را


بیا نزدیک تر


میخواهـــــــــم


صدآی


گرم نفسهایت


دیـــــــــــوآنـــــــــــه ام کنـــــــــد. . .

نوشته شده در سه شنبه 15 اسفند 1391برچسب:,ساعت 13:30 توسط سارینا| |

اگه کسی رو دوست داشته باشی نمی تونی تو چشماش زل بزنی ...!!


نمی تونی دوریش رو تحمل بکنی ....!!


نمی تونی بهش بگی چقدر دوستش داری ...!!


نمی تونی بهش بگی چقدر بهش نیاز داری ...!!


برای همین عاشقا دیوونه میشن...!!

 

نوشته شده در سه شنبه 15 اسفند 1391برچسب:,ساعت 13:23 توسط سارینا| |

حالا تو هی بیا و بگو
زن باید سنگین و رنگین باشد
باید بیایند و منتت را بکشند
اما من می گویم
… … زن اگر زن باشد
باید بشود روی عاشقیش حساب کرد
که عاشقی کردن بلد باشد
که جانزند، جا نماند، جا نگذارد
و هی فکر نکند به یاوه هایی که عمری در گوشش خواندند
من می گویم
زن اگر زن باشد
از دوستت دارم گفتن ها نمی ترسد

 

نوشته شده در سه شنبه 15 اسفند 1391برچسب:,ساعت 13:2 توسط سارینا| |

فنجان چای توام ،

ببین چگونه قند در دلم آب می شود

به شوق لبت !

 

نوشته شده در دو شنبه 14 اسفند 1391برچسب:,ساعت 13:4 توسط سارینا| |

 

 

از کودکی

 

        عاشقت بودم

 

 

 

نوشته شده در شنبه 12 اسفند 1391برچسب:,ساعت 19:40 توسط سارینا| |

نمـــی دانم چــــرا ؟
این روزهــــا
در جـــواب هـــرکــــه از حـــالم مـــی پرســــد
تـــا مــــی گویــــم:خوبــــــــم
چشمـــــانم
خیس مــــی شـــــود!

 

نوشته شده در شنبه 12 اسفند 1391برچسب:,ساعت 17:23 توسط سارینا| |

دلــــــم


اگـــر بــرای ِ تــو تـنگ مـی شــود


ببخـش !


روزم ایـن گـونه ، قـشنـگ مـی شـود . . .

 

نوشته شده در پنج شنبه 10 اسفند 1391برچسب:,ساعت 21:24 توسط سارینا| |

چــه خوش خیـال است!


فاصلــه را مــــی گویــم


به خیالش تـــو را از مــن دورکـرده

 

نوشته شده در پنج شنبه 10 اسفند 1391برچسب:,ساعت 13:29 توسط سارینا| |

 


 

 

 

مهتاب برف زیبا و سفید را به آرامی نوازش میکند

 

 
 

و شبی رویایی و افسونگر را نوید میدهد

 

 
 

در آن شب آرام و سفید، فقط عشق است که جریان دارد

 

 
 

 

و لبهای عاشق و معشوق را به سوی هم میراند

 

 

 

 

و ناگهان در هم قفل میشوند

 

 

 

و سکوت همه جارا فرا گرفته است

 

 

 

 

 

تنها یک زمزمه به گوش میرسد

 

 

 

 

 

 

دوستت دارم برای همیشه

 

 

عشقم اولین ماهگرد ازدواجمون رو بهت تبریک میگم.

 

                  دووووووست دارم

 

 

نوشته شده در پنج شنبه 10 اسفند 1391برچسب:,ساعت 12:56 توسط سارینا| |




دستانم گرمی دستانت را می خواهد پس دستانم را به تو میدهم

 

 

 

قلبم تپش قلبت را می خواهد پس قلبم را به تو میدهم

 

 

 

 

 

 

چشمانم نگاه زیبایت را می خواهد پس نگاهم از آن توست

 

 

 

 

 

 

عشقم تمامی لحظات تو را می خواهند وبرای با تو بودن دلتنگی میکنند

 

 

 

 

 

 

دل من همانند آسمان ابری از دوری تو ابری است

 

 

 

 

 

 

درخشش چشمانم همانند خورشید درخشان انتظار چشمانت را می کشند

 

 

 

 

 

 

 

پس بدان اگر پروانه سوختن شمع را فراموش کند

 

 

 

من هرگزفراموشت نخواهم کرد.

 

 

عاشـــــــقـــــــــانـــــــه دوســــــتت خواهــــــــــم داشـــــــــــت

 

نوشته شده در سه شنبه 8 اسفند 1391برچسب:,ساعت 21:52 توسط سارینا| |

 

هــوس کــرده ام


کـــه تـــو بـاشـــی

مـــن بـــاشـم

و هیچـکـس نبـاشـــد

آنگـــاه

داغتـــریـن آغــــوش هـــا را از تنـتــــ

و شیـریـــن تـریــن بــوســـه هـــا را از لبـــانتــــ

بیـــرون بکشـــم

بــه تـلـــافـی تمـــامـ ِ روزهــایـــی کـــه میخــــواهمتــــ

و نیسـتـــی ...

 

 

نوشته شده در دو شنبه 7 اسفند 1391برچسب:,ساعت 23:9 توسط سارینا| |

 

اگه تو دنیا قرار بود جای چیز دیگه ای باشم

 

 

دوست داشتم جای اشک

 

 

 

روی صورت تو باشم.

 

 

تو چشمات متولد بشم.

 

 

 رو پلکات جون بگیرم.

 

 

 رو گونه هات جاری بشم و

 

 رو لبات بمیرم

 

 

نوشته شده در یک شنبه 6 اسفند 1391برچسب:,ساعت 22:17 توسط سارینا| |

 

 

چقدر جالب !

 

 


                                                    تو لحظه های داغونی

 

 

فقط یه نفر میتونه آرومت کنه

 


اونم کسیه که داغونت کرد

 

 

ه !

 

 

نوشته شده در یک شنبه 6 اسفند 1391برچسب:,ساعت 22:10 توسط سارینا| |

نوشته شده در جمعه 4 اسفند 1391برچسب:,ساعت 21:24 توسط سارینا| |

بوسه یه حقه عاشقانه‌ست 


برای وقتی که کلمات در بیان احساسات عاجز است .

 

می‌بوسمت!

 

نوشته شده در سه شنبه 1 اسفند 1391برچسب:,ساعت 12:57 توسط سارینا| |

شاد باش که از شادی تو دلشادم،

تا تو شادی زغم هر دوجهان آزادم،

لذت زندگی ام همه خرسندی توست،

بی وفایم گر وفایت برود از یادم.

 

 

نوشته شده در سه شنبه 1 اسفند 1391برچسب:,ساعت 12:47 توسط سارینا| |


:قالبساز: :بهاربیست: